یه روز پاییزی

ساخت وبلاگ
بین این روزای دلتنگی و تنهایی امروز به لطف حضور ندا و ناهید روز خوبی بود خصوصا کافه و حرفایی که بینمون رد و بدل شد...

صبح یهو بعد شیش ماه رفتم پیش دبستان چقدر دلم هواشونو کرده بود خانم مدیر مهربونم و همکارای عزیزم جالبه که مربی های جدید هم منو میشناختن بر اساس صحبت های مدیر جان ...اولین برخوردم با خانوم علیمردان فکر میکردم یه خانوم خشک و مقرراتی و بد اخلاقه ولی بعدها دیدم چقدر دلش نازک و مهربون و گرم و البته دوست داشتنیه...

اخی آدم بعضیا رو وقتی میبینه میفهمه چقدر دلش براشون تنگ شده بودا...

یه روز پاییزی...
ما را در سایت یه روز پاییزی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : silent-letter بازدید : 99 تاريخ : سه شنبه 16 آبان 1396 ساعت: 3:16